مهنا چراغعلیمهنا چراغعلی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

دلنوشته های بابایی برای دخمل خوشگلش

یکی یه چیزی به این بابای تنبل بگه

سلام نی نی ها . ببخشید این بابا تنبلم قرار بود هر شب یه مطلب بزاره ولی حدود یک ساله هیچ نزاشته بابای تنبله دیگه کلی می ره کار می کنه ولی وقت نداره 10 دقیقه پای اینترنت بشینه وقت داره حال نداره . خودم بلد نیستم اگه بلد بود منتش رو نمی کشیدم  ...
14 تير 1393

امروز

سلام ببخشید این بابای تنبل ما اینقدر دیر به دیر وبلاگ من رو آپ می کنه چیکار کنه خوب گرفتاره کار و ... امروز هم مثل اینکه به غیر از گذاشتن عکس من اینجا حوصله هیچی رو نداره ...
24 بهمن 1392

من خوشبخت ترین انسانهام

دختری دارم سراسر شور و زندگی دخترکی از جنس لبخند از جنس بلور مثل اسمش پاک و زلال . تداعی بخش تمام روزهای خوبی که می توانستم و نتوانستم  حفظشان کنم دوران کودکی و نوجوانی  را. دخترکم هر روز مقابل من قد می کشد و رشد می کند و به من می فهماند که بابایی موهای سرت مثل دندانهایت سپید و بی رگ شده است . دخترکم می گوید بابایی و من دلم از ته دل غنج می رود و در دلم ریسه می زنم که آهای تمام زندگیت به فدای یک بابایی گفتن ،و شنیدن تمام آن چیزهایی که روزی آرزویت بود و  امروز تمام قد مقابل دیدگانت هست و نیست چیزی به غیر از این در جهان هستی زیباتر.   دختری دارم نازک تر از برگ گل با تلنگری شکسته می شود و می گرید و به لبخند من جان می گ...
15 مرداد 1392

تولدت مبارک

سلام بابایی چطوری دختر گلم .  فردا تولدته تولدت مبارک عزیزم  . دلم برات یه ذره شده . تولدت مبارک  .روز پنج شنبه  13/05/90 ساعت 21:00 پا به این دنیا گذاشتی و دل بابا و مامان و شاد کردی چند تا از عکسای اون روزت رو می گذارم اینجا . راستی عکس  عروسکت رو که خیلی دوست داری  هم گذاشتم  . دوستت دارم. در ضمن فکر نکنی بدقولی کردم قرار شد بیام پیشت اونجا برات کادو بگیرم . بازم دوستت دارم خیلی خیلی خیلی زیاد .   ...
13 مرداد 1392

افتتاحیه

سلام بابایی خوبی ؟ دلم برات تنگ شده برای شیطونی هات ، آخه الان پیشم نیستی رفتی مسافرت رفتی پیش مامان بزرگ و بابا بزرگت ولی نگرانت نیستم چون مامان باهات و مواظبته . راستی شیطون بلا جیگر طلا دارم میام پیشت پنج شنبه هفته دیگه دلم برات یه ذره شده این رو بدون خیلی دوستت دارم .روز یکشنبه تولدته تولدت مبارک ، تولدت مبارک، تولدت مبارک ، دو ساله شدی ایشاالله تولد 120 سالگیت . خیلی تلاش کردم این وبلاگ رو تا روز تولدت آماده کنم که موفق شدم البته این کادوی تولدت نیست ها کادوت پیش بابایی محفوظه برات فردا می خرم عکسش رو می گیرم می ذارم همینجا . راستی بابایی دلم برای گفتن بابا جیجلی ( بابا جیگری) تنگ شده . دوستت دارم . فعلا بای بای   ...
10 مرداد 1392
1